در مورد کوک تار
1390/4
نوشته رامين جزايري
در مورد کوک تار
يکي از بحثهاي هميشگي در مورد سازهاي ملي و خصوصاً تار نگه داشتن کوک در حين نوازندگي است. عدهاي راه حل را در تعويض گوشي، بعضي در فشار دادن بيش از حد گوشيها بعضي ديگر در استفاده از گوشيهاي سازهاي غربي، عدهاي در طراحي گوشي جديد فلزي و بعضي افراد تغيير طراحي سرپنجه تار و … ميدانند. اما با اينکه هرکس به روشي سعي در از بين بردن اين مشکل کرده است، هنوز ميتوان گفت راهحلي قطعي براي حل اين مسئله مطرح نشده است. بهتر است براي رفع اين گرفتاري اول نگاهي به ساختمان تار بياندازيم.
در واقع سه مسئله موجب ميشود تا کوک تار بهم بريزد:
1 – پوست نازک دهنه که با تغيير درجه رطوبت هوا قدري خشکترو جمع تر و يا مرطوبتر و بازتر شده و اين تغيير باعث ميشود خرک تار قدري بالاتر يا پايينتر برود، که موجب تغيير کوک ساز ميشود.البته اين مسئله ؛يعني وجود پوست نازک به ساختمان تار و صداي زيباي آن بر ميگردد و قابل تغيير و دستکاري نيست و حداقل به اين راحتي نميشود پوست ساز را حذف کرد. البته بعضي از دوستاني که در کشورهاي نمناک اروپايي هستند دائمآ به فکر استفاده از پوستهاي مصنوعي و صنعتي هستند ولي هنوز نمونه اي که بتوان گفت راهحل قطعي است براي آن پيدا نشده. اما بايد گفت که اين تغييرات در کوک ساز معمولآ يکبار در حين نوازندگي پيش ميآيد و علتي نيست که نوازنده را مرتبآ و هر چند دقيقه يکبار دست به گوشي کند. بعضي از نوازندگان از اين “افتادن” پوست بيشتر براي کنسرتها نگرانند و يکبار کوک در حين تمرين در منزل اتفاق خيلي پيچيده اي نيست. اما اين مسئله در حين کنسرت ميتواند مشکل ساز باشد و با توجه به اينکه مردم دربرابر نوازنده نشستهاند و استرس زيادي به نوازنده براي کوک مجدد وارد ميشود ميتواند او را از حال و هواي اجراي موسيقي دور کند. با اين حال بعضيها راههايي براي آن داشتهاند و سادهترين راه اين که سازشان را در محل اجرا و روي سن باقي ميگذارند تا پوست خود را به حرارت و رطوبت سالن تطبيق دهد؛وبعضي ديگر به پوست تار قدري پارافين يا موادي چربي دار مي زنند که منافذ پوست بسته شود و به خود رطوبت جذب نکند؛ که البته قدري از صداي تار را کر مي کند.
2 – مورد ديگر وجود سيمهاي نازک و ظريفي است که در تار استفاده ميشود. اين سيمها براي استفاده صنعتي ساخته شدهاند. بعضي معتقدند سيمهاي سفيد براي استفاده در بافت سيمي تاير موتورسيکلت و دوچرخه کاربرد دارد و بعضي استفاده آنرا در برش فولاد بوسيلهي سيم ميدانند که شايد هردو صحيح است ولي بهر صورت براي توليد صداي موسيقي ساخته نشدهاند. البته اخيرآ شرکت پيراميد آلمان سيمهاي مناسب تار و سهتار را بسته بندي ميکند و بفروش ميرساند ولي عدهاي ميگويند سيمهاي زرد توليد اين شرکت قدري باز ميشوند و به اصطلاح کش ميآيند. حال اگر کش آمدن آنها را هم قدري تحمل کنيم( چون پس از مدت به تقريب يک هفته به ثبات ميرسد) اما مسئلهي مهم گره سيمها در طرف سيمگير ساز است که اگر بدون دقت زده شده باشد، مرتبآ کوک باز ميکند و اصلآ ثبات ندارد. البته اين مورد نيز با کمي دقت در گره زدن و تجربهي کافي پيدا کردن در نحوه بستن آن به گوشي حل ميشود و مشکل غيرقابل حلي به شمار نميآيد. (به زودي در مقالهاي مفصل در مورد سيمهاي تار و سهتار و طرز گره زدن و بستن آن به گوشيها مواردي که بايد رعايت شود را بررسي ميکنيم.)
3 – سومين مورد که بنظرنوازندگان اولين مشکل ميرسد ضعف گوشيها در نگه نداشتن کوک ساز است. متاسفانه هنوز بدقت و بصورت علمي فشار سيمها روي خرک و شيطانک و مقدار کشش سيمها بروي گوشي و سيمگير اندازهگيري نشده است.(در اينجا از تمامي کساني که در اين زمينه تحقيق کردهاند خواهش ميشود تا نتيجهي بدست آمده را منتشر نمايند تا ديگران نيز از اين تجارب بهره ببرند) اما آنچه از ظاهر گوشي و قدرت درگيري آن با دو سمت سرپنجه و مقدار فشاري که بايد براي چرخاندن گوشيها وارد نمود ميتوان فهميد که يک سيم نازک با هجده صدم ميليمتر ضخامت توانايي چرخاندن گوشي را به سمت مخالف ندارد. با آزمايشي ساده ميتوان صحت اين ادعا را ثابت کرد. ميتوان پس از کوک کردن يک سيم، گوشي آنرا رها نمود و سپس با انگشتان دست سيم را گرفته و بکشيم به طوري که حداقل پنج سانتيمتر از جاي خود دور شود. حال اگر آنرا رها کرده و به صدا درآوريم متوجه ميشويم که مقداري از کوک خارج شده است حال آنکه اگر در تمام طول اين عمل به گوشي توجه کنيم ميفهميم که گوشي ساز اصلآ و ابدآ هيچگونه تغييري نميکند و مطلقآ از جاي خود حرکت نميکند و نميپيچد.
پس چرا بايد نوازنده بعد از هربار کوک؛ گوشي بيچاره را با شدت تمام به سرپنجه فشار دهد درحالي که خالي کردن کوک از قصور گوشي نيست. اما سفت فشار دادن گوشيها باعث ميشود که به مرور گوشيها خراب شود و چسب قسمتهاي سرپنجه از هم باز شود و جاي سوراخي گوشيها نيز باز شود و خلاصه سيستم سرپنجه بهم بخورد.
4 – اما به نظر مهمترين علت جا به جا شدن کوک را در مسئلهاي ميتوان يافت که کمترين دقت در آن ميشود. مشکلي که مربوط به نحوهي کوک کردن ساز است و به هيچ عنوان مربوط به ساختار گوشيها و غيره نيست. توجه کنيم که سيمها از دو قسمت به قطعاتي از جنس شاخ ميچسبند و قسمت مرتعش سيم از دو طرف گرفته شده است. با وجود اينکه سيمها بروي خرک ساز با زاويهاي حدود ده درجه قرار گرفته است و فشار زيادي که حالت ترمز در حين کوک کردن داشته باشد را ندارد، اما به خاطرعلتهاي صوتي (که بعدآ آنرا توضيح ميدهيم)و بدست آوردن کيفيت صداي مطلوب از ساز؛ سيمها در سمت شيطانک با زاويه نسبتآ تندي بروي شيطانک قرار ميگيرد که اين مسئله و نازکي سيم و جنس شاخي نسبتآ نرم قسمت شيطانک باعث ميشود تا در زمان چرخاندن گوشي، انرژي کششي سيم کاملآ به قسمت آزاد سيم منتقل نشود و مقدار کشش سيم در قسمت داخل سرپنجه و قسمت آزاد سيم مرتعش يکي نباشد. خصوصآ اين اتفاق در سيم دوم تار جفت بالايي سيم اول است به علت بلندتر بودن سيم درون شيطانک بسيار آزاردهنده ميشود و اغلب نوازندگان از کوک در کردن سيم دوم سفيد (سيم بالايي) بسيار گلهمندند و فکر ميکنند گوشي اين سيم اشکال دارد و مرتب آن را به سرپنجه فشار ميدهند. در حالي که همانطور که گفتيم اگر به مقدار سفتي اين گوشي دقت کنيد متوجه ميشويد که سيم نازک سفيد به هيچ عنوان قدرت چرخاندن و باز کردن گوشي چوبي را ندارد. حال تنها روش رفع اين مسئله به دقت در روش کوک کردن نوازنده باز ميگردد که با کمي آموزش کاملآ بدون هيچ هزينهاي قابل حل شدن است. منتها به ياد داشته باشيم که روش کوک کردن يکي از آن مسائلي است که در زمان آموزش موسيقي از نوار يا سيدي به شاگردان منتقل نميشود و تنها استاداني که با روش استاد-شاگردي به آموختن ساز پرداختهاند آنرا اجرا و بدان عمل ميکنند.
روش کار بدين صورت است که در زمان کوک کردن سيمها و خصوصآ جفت کردن آنها بايد فرصتي به سيمها داد تا کشش سمت آزاد با قسمت داخل شيطانک يکي شود و راه آن اينست که پس از کوک کردن با انگشت سبابه و يا شست سيمهارا يا قدري به طرف پوست فشار داد و يا قدري به طرف بالا کشيد. کاري که به عنوان نمونه استاد هوشنگ ظريف با گرفتن سيم و کشيدن آن ميکنند و يا استادان ديگر با فشار دادن به سيمها با شست انجام ميدهند. البته گاهي در حين کوک سيم قدري بالاتر از نت مورد خواست کوک ميشود و قدري بيشتر (شايد در حدود يک کما بالاتر) باقي گذاشته مي شود؛ تا با کشش سيمها به همان صورت به سرجاي درست خود بيايد. با اينکه شايد توضيح آن قدري سخت باشد اما با تماشاي اين کار در فيلمهاي تارنوازي استادان قبل از شروع و اجرا متوجه ميشويم که با اينکار سيم در حالت کشش يک نواخت و صحيح رها ميشود و شايد تا ساعتها نيز کوک آن بهم نخورد.
در اينجا جملهاي از آقاي محمد جمال سماواتي، از موسيقيدانان برجسته حال حاضر که در سمينار سازهاي ابداعي فرموده اند و جاي تامل دارد ميآوريم، “ تا زماني که يک استاد معاصر در اجراهاي خود ميتواند يک ساعت ساز بزند و ساز از کوک خارج نشود، صحبت از تغيير سرپنجه و گوشي و بهم زدن ساختمان سنتي تار اشتباه است”
در خاتمه نيز خاطرهاي را نقل ميکنم که در اجراي يک کنسرت موسيقي يکي از نوازندگان تار در سه قسمت برنامه با سه عدد تار متفاوت نواخت. يکي با گوشي معمولي، يکي با گوشي فلزي، و يکي با سرپنجه جديد طراحي استاد قنبري مهر؛ و جالب اينجا بود با هر سهي اين سازها به دليل رعايت نکردن همين نکته کليدي آخر، به صورت يکسان و مرتب دست به گوشي ميشد و کوک ساز او بعد از هر چند مضراب خارج ميشد.
در پايان چند عکس از نحوهي کوک کردن گوشيها و روش اجراي کوک صحيح قرار دادهايم تا مورد استفادهي نوازندگان قرار گيرد.
نحوهي صحيح کوک کردن سيم بم
نحوهي صحيح کوک کردن سيم چهارم
نحوهي صحيح کوک کردن سيم سوم
نحوهي صحيح کوک کردن سيم اول
نحوهي صحيح کوک کردن سيم پنجم (واخوان)ء
نحوهي صحيح کوک کردن سيم دوم
فشار دادن سيم با شست
کشيدن سيم بم